فرهاد میدانست صد سال نمیتواند کوه را بکند
فقط میخواست یک عُمر، اسمش را با "شیرین" بیاورند ...
خوشمان امد!خواهیم امد!
لاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییک.خیلی قشنگ بود...فوق العاده بود .
قابل نداشت !
فرهاد را دیده بودند ، درخواب یا شهود نمی دانم دیده بودن دیگه .گفته بود ای کاش فهمیده بود عشق به خدا باحال تره .لابد گفته : دیگه این قدر خودمو الاف شیرین نمی کردم.
احسنت. احسنت
خوشمان امد!خواهیم امد!
لاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییک.
خیلی قشنگ بود...فوق العاده بود .
قابل نداشت !
فرهاد را دیده بودند ، درخواب یا شهود نمی دانم
دیده بودن دیگه .
گفته بود ای کاش فهمیده بود عشق به خدا باحال تره .
لابد گفته : دیگه این قدر خودمو الاف شیرین نمی کردم.
احسنت. احسنت