ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

سرکاری

به چیزی که فکر می کنی بیندیش

دلیل اینکه ما آدمای معروفی نمی شیم.

یه روز یه کاریکلماتوری ساختم، عجیب قشنگ بودا! ولی هیچ جایی نداشتم تا توش ثبتش کنم.

حالا که اینجا جون می ده واسه این جنگولکا، یادم نمیاد چی بود!

هویجوری!

کسی بود که می گفت :

عاشق هر کسی شدیم ، گفت : من جای خواهرت !

از هر کی بدمون اومد ؛ گفت : می شه بشم زنت !

درد دل صمیمانه

خدای عزیزم!

شما که رشته ی گرافیکو آفریدی؛

یه نهال درخت پول داری تو دست و بالت؟؟!....

چای !

روزگار عجیبی است نازنین

یک ساعت میگذاری آب جوش بیاید

بعدیک ساعت فوت میکنی تا دوباره خنک شود و بنوشی ... !!

روزگار عجیبی است نازنین

نیامدی هم نیامدی !

می‌گویند وقتی که بیایی
جهان پر از قسط و داد می‌شود
آقاجان؛
نیامدی هم نیامدی !
همین حالا هم ما؛
هم قسط زیاد داریم، هم دااااااااااااااااد !

راه عشق

راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

پیدا کنید عاشق زاری

                            که پاره نیست !


پ.ن : چرا بیشتر‌ ریز نوشت‌ها آه و فغانند واقعن؟