این روزها که میگذرد، جور دیگرم
دیگر خیال و فکر تو افتاده از سرم
دیگر دلم برای تو پرپر نمیزند
دیگر کلاغ رفته به جلد کبوترم
دیگر خودم برای خودم شام میپزم
دیگر خودم برای خودم هدیه میخرم
دیگر بلد شدم که خداحافظی کنم
دیگر بلد شدم که بهانه نیاورم
اسمت چه بود؟ آه از این پرتی حواس
این روزها من اسم کسی را نمیبرم
رضاکیاسالار
آب پنداشته بودمت..
سراب بودی؟
یا من هاجر هروله های اضطرار نبودم،
که سعی ام بی ثمر ماند و
اسماعیلم تشنه جان داد....
مریم روستا
از شما چه پنهان،
لیله الرغائب گذشت و من خجلم از آرزوهای دنیوی ام
راست می گویند که هرکس به اندازه دلش آرزو دارد
محمد صالحعلاء
بشنوید با صدای مهدی دسترنج +
بعضی آدم ها جغجغه هایشان بزرگ و بزرگ تر می شود،
بعضی دیگر دغدغه هایشان.
خودمانی نوشت: پایان نامه تمام شد، مانده ام در صفحه "تشکر و سپاس" چه بنویسم.
اعتقادات هر کس یا برآمده از تجربیات طولانی مدت است یا از دانش و علم او. اعتقاداتی که نشود از آن منطقی و عقلانی دفاع کرد فقط احساسات است.
پ.ن:
تجربه خودش یک علم است.