دلخستهام زسهمیههایی که هیچکس
باور نکرد سهم مرا سر کشیده اســت
بــاور نکـــرد جــای تــو را پر نمـــیکنند
بــــاور نـــکرد روی تـو خنجر کشیده است
این امتـــیازهــــــــای کــذایی که بیدریغ
طومار طعنـــهی همهی هم کلاس هاست
ای کــاش بودی ای پدر، اینها ولی نبــــود
سهمیه، سهم کینهی حق ناشناسهاست
رفتی که راه باز شود، راه باز شد اما کنار جاده مرا هیچ کس ندید
پروانه نجاتی
که دهانش پیش هر غریبهای باز نشود؟
لیلا کردبچه