ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

تقدیر

تقدیر ما را با عدلت ، نه ! 

با فضلت بنویس ...

حکمت

خدایا..حکمت قدم هایی را که برایم بر میداری بر من آشکار کن

تا درهایی را که بسویم میگشایی ندانسته نبندم و

درهایی را که برویم میبندی به اصرار نگشایم.

بابای ...

علی جان ! فارغ از تمام توصیفاتی که در وصف شماست

بهترین اسمی که من از شما سراغ دارم "بابای یتیمان" است ....

ولی افتاد مشکل ها !

آدمها دو گروهند؛

گروه اول آنهایی که عاشق نیستند ، این گروه آدمها شبیه مثلثند. سه لبه ی تیز دارند_ دل ، عقل و زبانشان _  و معمولا در ارتباط نزدیک با آنها، این لبه های تیز روح شما را خراش می دهند .

گروه دوم آنهایی که عاشقند، این آدمها شبیه دایره اند .لبه های تیز ندارند ، لطیفند و در کنارشان بودن حس امنیت دارد .

حالا فرض کنید دو آدم از گروه اول ، یعنی دو مثلث ، عاشق هم شوند .

این دو مثلث گاه و بی گاه با لبه های تیزشان روح هم را خراش میدهند ، آنقدر خراش میدهند تا این لبه ها ساییده شوند و مثلث ها ریزریز ،تبدیل به دایره شوند .

فکر می کنم این پروسه ی تبدیل مثلث به دایره همان "  افتاد مشکل ها " ییست که حافظ گفته !

خدا طاقت اشکاتو نداره !

 

یا راحم العبرات ...  

اجازه..

خدایا ..اون موقعی فهمیدم می خوای دعام رو مستجاب کنی

که توفیق دعا کردن بهم دادی.

امام سجاد علیه السلام

از همه کسانی که این شبها خدا دعاشونو مستجاب میکنه التماس دعا دارم!

دعای دم افطار!

خدا دوتا چیر نصیبت نکنه:

یکی آدمی که تو اوج غم و اشک، می خواد برات منبر بره و نصیحت و سرزنشت کنه!

یکی هم آدم زبون نفهم و بی منطق!

شب سرنوشت !

فریاد نمی زنم  

نزدیک تر می آیم 

تا صدایم را بشنوی ...

معلوم نیست !

شاگرد : آقا اجازه ! خدا تا کجا میتونه به بنده هاش کمک کنه ؟

معلم : معلوم نیست پسرم  !

شاگرد : یعنی چه که معلوم نیست  ؟!!

معلم : یعنی به همون اندازه که تو به قدرتش اعتقاد داری ... ! 

داری پیر می شیو خبر نداری!

ذهنم خالیست؛  

چون دلم خالیست

دلم از عشق 

ذهنم از تشبیه و استعاره و شعر ...