دردسر از آنجا شروع می شود
که بدون توجه به نوع رابطه هایمان
به آن عمق می بخشیم ...
* با کمی تغییر از کتاب رابطه های رنگی
بهار را دوست ندارم ،
با این که در بهار به دنیا آمدم
با این که بهار ، فصل تولد خاطره های بی همتاییست !
بهار را دوست ندارم با این که عاشق بارانهای گاه و بی گاه و بی نظم و قاعده اش هستم .
بهار را دوست ندارم با این که بوی بهار نارنجش حالم را خوب می کند ،
چیزی آزار دهنده در بهار هست که تلخیش روی تمام شیرینهای آن را پوشانده .
چیزی از جنس انتظار ...
به زندگی ات نگاه کن ؛
ببین دلبستگی هایت چیست ،
قدر تو به قدر دلبستگی هایت بسته است ...
این وبلاگ دو ساله شد !